هلیاهلیا، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

خورشید زندگی

نمایشگاه قرآن

پنجشنبه ساعت 9:30 شب با خاله نیر اینا رفتیم نمایشگاه قرآن . هلیا جونم اولین بار بود که به نمایشگاه قرآن می رفت خیلی خوشحال بود و با دقت همه جا رو نگاه میکرد. هلیا خانوم توی قسمت کودکان /قرائت قرآن با خواندن سوره توحید از میکروفون یک سی دی قرآنی هدیه گرفت و با کشیدن نقاشی توی قسمت هنرمندان قرآنی یک جایزه دیگر گرفت. ما هم بعنوان جایزه برای هلیا سی دی نرم افزار آموزش قرآن تهیه کردیم، به امید اینکه هلیا جونم بتونه جزء سی رو حفظ کنه فعلا" سوره حمد/توحید/ناس/دعای فرج را حفظ کرده . هلیا و کامیار در کنار شخصیت های عروسکی برنامه کودک شبکه دوم هلیا در حال کشیدن نقاشی با پاستل در قسمت هنرمندان قرآنی خبر دیگه اینکه مهدکودک هلیا اینا کل...
30 مرداد 1390

خونه تکونی هلیا جون

دیروز بعداز ظهر بالاخره با هلیا جونم عزممون رو جزم کردیم و با یک سری وسایل بهداشتی و لوازم مورد نیاز رفتیم اتاق هلیا تا ساعت 5/7 اتاق هلیا رو کردیم مث دسته گل و هلیا جونم قول داد که دیگه وسایلش رو همه رو با هم نیاره پایین که دیگه نتونه جمع کنه ناگفته نمونه که هلیا جونم هم تو این امر خطیر منو خیلی کمک کرد و همه قفسه هاشو خودش دستمال کشید و اسباب بازیهاشو یکی یکی بهم میداد تا توی کمدش بچینم. "قربون دخملی که با مامان خیلی هماهنگه"   ولی واقعا" خسته کننده بود ولی لازم بود چون یه سری وسایل که اضافی بود از کمد هلیا جونم دور شد و کمدش کلی تمیز شد.     اینجا هلیا توی دوران نقاهت آبله بود . (حیاط مامانی) ...
24 مرداد 1390

عکسای تولد کفشدوزکی هلیا جونم (توی خونه)

"با عرض پوزش دعای ماه مبارک رمضان در ستون سمت راست میباشد" پنج شنبه 6مرداد تولد هلیا جونم با 3 روز تاخیر بخوبی و خوشی برگزار شد. طبق توافقات قبلی با هلیا جونم تولد با تم "کفشدوزکی" انتخاب شد. عکسای برداشته شده  از وبلاگ پانیذ   دکوراسیون منزل ژست های بابایی و دخملی هلیا و مهموناش هلیا جونم توی لباس کفشدوزکی کیک دخملی میزشام و اما دوباره بابایی و دخملی تیپ دخملی و دوباره کیک دخملی چشیدن کیک توسط هلیا فوت کردن شمع 3 سالگی توسط هلیا خانوم کفشدوزکی (مامانی انشااله همیشه شاد و سلامت باشی) ...
23 مرداد 1390

دوباره سلام

اول از همه اینکه بگم صدای دختر نازم در مسابقه شماره جدید با کد 3 ذخیره شده است اگه دعای فرج با قرائت هلیا جون به دلتون نشست بهش رای بدین. میتونین اینجا صدای دخملی و بقیه فرشته های آسمونی رو بشنوین. http://mosabeghe.niniweblog.com بعد از یک هفته غیبت دوباره اومدیم . سلام به همه نازنینایی که تو این مدت به ما سر زدن هلیا جونم شنبه پیش تب شدید کرد فکر کنم بالای 40درجه بود شب که رفتیم بیمارستان کودکان دکتر گفت ناشی از ویروس هست ولی از فرداش بدن دخملی شروع کرد به جوش زدن بعد که بردمش پیش دکتر خودش گفت که آبله مرغون خفیف گرفته و داره خوب میشه یه پماد داد و گفت با صابون لیدوکایین استحمام کنه خدا رو شکر هلیا هم خوب با ای...
22 مرداد 1390

Conversation between Pencil & Eraser

Pencil: I'm sorry Eraser: For what? You didn't do anything wrong. Pencil: I'm sorry because you get hurt because of me. Whenever I made a mistake, you're always there to erase it. But as you make my mistakes vanish, you lose a part of yourself. You get smaller and smaller each time. Eraser: That's true. But I don't really mind. You see, I was made to do this. I was made to help you whenever you do something wrong. Even though one day, I know I'll be gone and you'll replace me with a new one, I'm actually happy with my job. So please, stop worrying. I hate seeing you sad.   I found this conversation between the pencil a...
4 مرداد 1390

روز تولد

عزیزم امروز مصادف با روز تولد تو هستش و همه مامانای گل میان تو وبلاگمون و بهمون تبریک میگن و ما رو شرمنده می کنن از یه طرف دیگه هم بخاطر انتخاب شدن برای مسابقه شگفت انگیز خیلی از مامانای گل مهمون وبلاگمون شدن اسم وبلاگمون امروز رفت جزء پر بازدید کننده ها و عکس دخملی رفت توی "متولدین امروز" . فقط برای یادگاری   در آخر هم جا دارد از هنرنمایی بابای پرهام جون تشکر کنم از عکسی که برای تولد هلیا جونم درست کرده اند و توی وبلاگشون گذاشتند (بابا محسن شرمندمون کردید ) ...
3 مرداد 1390

عزیزم تولدت مبارک

میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم                    بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخک ميگن کهنه نمي شه تولدت مبارک تو اين روز طلايي تو اومدي به دنيا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز از اسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن يکي به نيت تو يکي از طرف من ...
2 مرداد 1390

برنده شدن توی مسابقه شگفت انگیز

3 تا خبر خوب اول اینکه عزیز مامان توی مسابقه نی نی شگفت انگیز جزء 10 نفر اول بودی خیلی خوشحالم دوم اینکه  دیروز رفتیم آتلیه و عکسات رو انداختیم قول دادن تا سه شنبه بدن خودم خیلی راضی بودم واقعا" میخواستم همه رو برای چاپ سفارش بدم سوم اینکه فردا تولد 3 سالگیت هست ولی ما 5شنبه تولد برات می گیریم. به محض آماده شدن عکسا رو می زارم. از همه مامانایی که زحمت کشیده بودن و پیغام تبریک گذاشته بودن برای برنده شدن توی مسابقه شگفت انگیز تشکر می کنم. به مامان تارا جونم هم که نفر اول شدن تبریک مخصوص میگم.بوسسسسسسسسس برای تارای شگفت انگیز . اینم یه عکس برای خالی نبودن این پست. ...
1 مرداد 1390
1